بیانیه اتحاد دمکراتیک آذربایجان- بیرلیک به مناسبت۷۶ مین سالگرد تاسیس حکومت ملی آذربایجان
۲۱ آذر ۱۳۲۴: بر بلندترین شاخه درختی ، بلبلی آواز برداشت!
در آستانه ۷۶ مین سالگرد تاسیس حکومت ملی آذربایجان با عمر یک ساله ساله در. علیرغم گذشت 76 سال از آن تاریخ پرخاطره حکومت ملی آذربایجان در تاریخ یران و خاورمیانه, جامعه سیاسی در ایران به دو قطب عمده و متضاد در توضیح آن یکسال حکومت دمکراتیک در آذربایجان تقسیم میشوند;
1-گروه اول از همان فردای تعرض به آذربایجان و به خون غلطاندن حاکمیت مردم در آن, جوایز و امتیازاتی از دربار شاهنشاهی دریافت کردند. این روند تحت عناوینی فریبنده و تبلیغات شومی چون “نجات آذربایجان” و به تبلیغات استعمار داخلی علیه فرقه دمکرات و حکومت ملی آذربایجان ادامه یافت. قلم بدستان جیره خوار و شاعران متملق به فحاشی ریزیلانه و سیاه نمایی از فرقه دمکرات و حکومت ملی اذربایجان همچنان ادامه دادند. اینک بعد از گذشت بیش از هفت دهه اسلاف فاشیسم و مواجیب بگیران رژیم جمهوری اسلامی همچنان در تخریب فرقه دمکرات و حکومت ملی آذربایجان حاضر به هر گونه پستی, رذالت و کوردلی اند و همان لاطائلات را مطرح میکنند که پدران دژخیشمان مطرح میکردند. این گروه به دو دلیل به شکل چشمگیری در حال افول است. یکی از دلایل افول و زوال این گروه بیداری مردم ترک و گسترش هر روزه آن و دلیل دوم تغییر شرایط و زمان در عدم پذیرش از هر نوع نگاه نژادپرستانه و شونیستی نسبت به حقوق خلق های دربند و غیرفارس در ایران است. و تجربه به ما آموخته است که آفتاب همیشه پشت ابرها پنهان نمی ماند.
2- گروهی دیگر با اتکا به واقعیتهای تاریخی, حقوق برابر خلقها و چشم انداز دمکراسی در ایران تلاش میکنند فرقه دمکرات و حکومت ملی آذربایجان را نه در ضدیت با ایران که آن را در راستای تامین حقوق خلق ها و بویژه ملت ترک در ایران و در عین حال حکومت ملی آذربایجان را در سمت و سوی تکوین نظام سیاسی نامتمرکز در ایران که لازمه رشد و توسعه در تمامی زمینه هاست ارزیابی کنند و ارادهء مردم در تاسیس دولتهای ایالتی را حرکتی در جهت دمکراتیزاسیون ایران توضیح دهند. این گروه صد البته هر سال تلاش دارند فراز و فرود فرقه دمکرات اذربایجان و تاسیس حکومت ملی آذربایجان و علل شکست و نسل کشی بعد از سرکوب آن را بازنگری کنند و درسهایی از تجربه تاریخ بیاموزند.دقیقابه همین دلیل تعداد این گروه دوم بر خلاف گروه اول ، هر سال افزونتر og افزونتر میشود!
تلاش گروه اول عمدتا با استفاده از هیجانات ظاهرا وطنپرستانه و باطنان شونیستی و استعمارگرایانه انجام میگیرد و از این جهت همواره مسئله وابستگی حکومت ملی آذربایجان به بیگانگان را علت سرکوب آن قلمداد میکنند. اما این دسته ارتجاعی و فاشیست هیچ وقت توضیح نمیدهند که علت سرکوب جنبش خیابانی و یا جنبش جنگل و دیگر جنبشها در مناطق غیرفارس چه بوده است? این گروه حتی از درک واقعیت های سیاسی جاری نیز عاجز است. برای نمونه دو دهه قبل با اشغال عراق توسط دولت های غربی اقلیم کردستان به تاسیس یک دولت ایالتی در کردستان عراق نائل آمد. آیا انگیزه تاسیس دولت اقلیم کردستان در عراق به خواست و مطالبه آمریکا شکل گرفته است یا مطالبات وسیع مردم کرد و احزاب سیاسی آن اقلیم کردستان به تاسیس حکومت اقلیم راه برده است? و دقیقا براساس همین مطالبه وسیع و دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان بود که در سال 1324 حکومت ملی آذربایجان پا به عرصه حیات گذاشت.
درس بزرگی که مرکزگرایان و فاشیست ها در ایران بایستی از تاسیس حکومت ملی آذربایجان و حکومت اقلیم کردستان باید بگیرند بسیار روشن است. یا شرایط داخلی کشور باید برای تامین حقوق برابر اتنیکی برای تمام گروههای ملی تامین گردد و یا منتظر مداخله دول خارجی بمانند تا باز هم یا حکومت ملی آذربایجان و یا حکومت اقلیم کردستان در بخشی از کشور ظهور کند و این فاشیستهای فرومایه زبونانه به این حقوق غیرقابل انکار خلق ها به زور سر تسلیم فرود بیاورند.
در سالهای اخیر با ظهور دوبارهء یک جنبش ملی و مردمی گسترش یابنده متعلق به ملت ترک در آذربایجان و کل ایران, بر شمار برنامه های ضد تبلیغاتی و به اصطلاح تاریخی با کیفیت نازل و رویکرد تحریفی در مدیای فارسی زبان خارج (جدا از ضد تبلیغات سیستماتیکی که در مطبوعات داخل انجام می شود) افزوده شده است. چیدمان نیمه ماهرانهء مهمانان به اصطلاح متخصص در “شوهای تلویزیونی” مرکز و مرکزگرا با همه تبلیغات ظاهرا اصطلاح گرایانه نتوانسته است شدت و حدت خصومت علیه حکومت ملی آذربایجان را بکاهد و یا پرده ضخیم انکار, تحریف, تحقیر و تبعیض علیه ملت ترک و دیگر ملتهای غیرفارس در ایران را اندکی هم شده خفیف تر کند. بنابراین جنبش ملی ترک در آذربایجان و دیگر جنبش های متعلق به خلق های غیرفارس در کل ایران با مانعی تاریخی و بسیار جدی روبرو هستند و برای گذار از آن به اتفاق و اتحاد هر چه بیشتر نیاز دارند. اتحاد و اتفاقی که به همیاری و همکاری دمکراتهای حقیقی جامعه فارز یامعه فارز یاد. جنبش ملی ترک در آذربایجان و ایران خیزش تازه ایست برای حل مطالبات مردم که حکومت ملی آذربایجان در هفتاد و شش سال پیش در صدد حل آن بود.
ما در اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک, همچنان بر باور آنیم که, پرچم یک بار برافراشته شده, فرو افتادنی نیست. لذا با تمامی توان در صدد برافراشتن پرچم حکومت ملی آذربایجان برای پاسخ به مطالبات مردم ترک در آذربایجان و کل ایران هستیم. هیچ تردیدی نداریم که علیرغم سرکوبهای وحشیانه و نسل کشی علیه خلق مان در سال 1325, و علی رغم اعدام ها و تبعیدها و زندانها در خطهء پر ماجرای آذربایجان دوباره آن بلبل آزادیخواه را بر بلندترین شاخه درخت تنومند خلق و وطن خواهیم دید و آوای آزادی را خواهم شنید.
ما مطالبات تمام طبقات, لایه ها و قشرهای مختلف اجتماعی ملت ترک در آذربایجان را در تغییر نظام سیاسی حاکم بر ایران و برقراری دولت ایالتی در آذربایجان و تاسیس یک نظام فراگیر از ملتهای ساکن در ایران را در یک نظام جمهوری و فدرال در ایران می بینیم و برای آن مبارزه میکنیم.
اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک
11.12.2021