بسندگی زبان فارسی تعمیق آسیمیلاسیون خلق های غیرفارس در ایران است

بیانیه اتحاد دمکراتیک آزربایجان در خصوص بسندگی زبان فارسی

رژیم جمهوری اسلامی ایران به موازات سایر بیدادگری‌های خود در زمینه ستم شهروندی ، خشونت و سرکوب آزادی بیان و مذهب و زبان، ستم طبقاتی و … این بار حتا به کودکان هم رحم نکرده و کودکان غیر فارس را مستقیما هدف قرار داده و با لایحه‌های قرون وسطایی نژاد پرستانه خود چون ” تست بسندگی زبان فارسی” تلاش دارد برای غلبه بر ترس و واهمه خود از نسل آینده ، آنها را بیش از پیش و به شکلی وحشیانه تر در سیستم تک زبانی حل کرده و به این طریق کودکان غیر فارس را از دامان پر بار فرهنگ و زبانی که به آن متعلق هستند، بیش از پیش دور کند.

این درست هم زمان است با تلاش‌های سازمان‌های پیش رو چون یونسکو بر سیستم تحصیلی چند زبانی و هدف توسعه پایدار در سایه این سیستم تحصیلی( چند زبانه) تأ سال ۲۰۳۰ . با این برنامه یونسکو هم به در راستای حفاظت از زبانهای مادری که به سرعت در حال انقراض هستند عمل می‌کند، و هم کودکانی را که به زور به سیستمهای تک زبانی و تحصیل در زبانی جز زبان مادری محکوم هستند را حمایت می‌کند که نسل اینده به سوی بیسوادی و فرار از مدرسه سوق داده نشود ، بلکه استعداد‌های انسانها در سایه تحصیل به زبان مادری شکوفا شده و بیش از پیش مساله بیسوادی، به دنبال آن یکی از عوامل مهم فقر و ناکامی مهار گردد.

آموزش به زبان مادری نقش مهمی در آموزش کودکان دارد. این یک عامل اصلی در روند رشد فکری در کودکان است و یک پدیده فرهنگی بنیادی است که ابتدا برداشت های کودک را از دنیای اطراف خود شکل می دهد. کودکانی که به صحبت کردن به زبان مادری خود ترغیب شده اند ، اعتماد به نفس و توانایی به مراتب بیشتری برای ابراز خود و بیان کامل دامنه عاطفی خود , از شادی گرفته تا اندوه ، تحقق درد ، ترس ،عشق ، نفرت … و همه پیچیدگی عاطفی دارند. بنابراین ، زبان مادری نه تنها وسیله ارتباطی, بلکه بستری برای ژرف ترین افکار ، احساسات ، یادگیری و تجربیات ، شکل دادن به حافظه و فرهنگ و بیان احساساتی است که در مغز و قلب هر انسانی وجود دارد.

رژیم جمهوری اسلامی بر عکس، این قتل عام زبان‌های مادری را این بار رژیم تحت عناوین مختلف از جمله “کمک ” به کودکانی که زبان مادری آنها فارسی نیست علم کرده و علنا می‌خواهد آنها را از سن ۴ سالگی ، که رشد ذهنی و شکوفایی درونی‌-احساسی ,که در همه جای دنیا با زبان مادری و در زبان مادری شکل می‌گیرد ، مختل کند و با ” دخالت مثبت” ، این روند را دچار بحران و سردرگمی کرده ور رشد عاطفی – احساسی را که در سنین کودکی باید سیر نرمال خود را طی کند, متوقف سازد.

رژیم در ایران تلاش ملتهای غیر فارس را برای جایگزین کردن سیستم آموزشی چند زبانه و متوقف کردن سیر بیمارگونه در سیستم آموزشی که به درستی منجر به فرار از مدرسه و بالا بودن رقم بیسوادی در مناطق غیر فارس دارد را امنیتی کرده و آن را برای بقا خود تهدید تلقی می‌کند.ظاهرا رژیم نمیداند یا نمیخواهد بداند که چند زبانگی باعث در مرز خطر قرار گرفتن زبان فارسی نمیشود بلکه به یاد گیری زبان فارسی هم در مناطق غیر فارس پا به پای زبان مادری کمک می‌کند. بر عکس امتناع از آموزش به زبانهای مادری باعث افزایش تضاد‌های ملی -اتنیکی میشود که بسیار تفرقه انگیز است و به حمایت از جدایی طلبی میانجامد.

رضوان حکیم زاده ، معاون آموزش ابتدایی رژیم اعلام کرد که وی با همکاری سازمان تربیت کودکان دارای نیازهای ویژه ، قصد دارد سطح مهارت و درک کودکان پیش دبستانی را به زبان فارسی ”ارزیابی“ کند. بااین طرح وی سعی در ریشه کن کردن زبانهای مادری اقلیتهای قومی غیر فارسی دارد که بیش از هفتاد درصد از جمعیت ایران را تشکیل می دهند.

رضوان حکیم زاده اعلام کرد که این ارزیابی آموزشی در حال حاضر محدود به سلامت جسمی و روحی است ،امیدوار است که حداقل دو سال قبل از ورود بچه ها به کلاس اول در مدرسه ، ارزیابی های جدید مهارت فارسی در سراسر ایران انجام شود تا رژیم بتواند بهتر در کار ” فارسی آموزی ” کودکان حتا از سن ۴ سالگی دست به کار شود و به کار جذب و ذوب کودکان در فرهنگ و زبان فارسی سرعت بخشد. این بدان معناست که اقلیت هایی که زبان اول آنها فارسی نیست ، به عنوان یک ناتوانی شبیه به نابینایی ، ناشنوایی , کند ذهنی , اختلالات روانی… شناخته می شوند.

برای ایجاد یک برابری بر اساس عدالت واقعی راهکارهایی مدرن , یعنی سیستم تحصیلی چند زبانی و هدف توسعه پایدار, در سیستم آموزش و پرورش ضروری است نه دستیازی به رکود و عقب گرد با برنامه‌های فاشیستی و نژاد پرستانه, از آن دست که رضوان حکیمزاده ارائه میدهد.

آن چه در این میان به شکلی تاسف بار شایان توجه است عملکرد یا دقیقتر بگوییم عدم عمل کرد بخش فارس در اپوزیسیون است که با سکوت خود مهر تایید به لگام گسیختگی رژیم و ظلم و ستم علیه کودکان اتنیک‌های غیر فارس میزند، و نمیداند که در سیستمی که مساله ستم ملی حل نشده بماند ، آنها هرگز موفق به پیاده کردن دمکراسی که ظاهراً از آن دم میزنند ، نخواهند شد و دود این سکوتشان روزی به چشم خود آنها نیز خواهد رفت . همانطور که در جامعه‌ای که مساله زنان حل نشده بماند ، از عدالت و پیشرفت خبری نخواهد بود ا آن جامعه محکوم به رکود و عقب مانده گی است.

ما در اتحاد دمکراتیک آذربایجان- بیرلیک این طرح جنایت کارانه و نژاد پرستانه را علیه کودکان غیر فارس به شدت محکوم کرده و دست به دامان تمام سازمانهای حقوق بشری – حقوق کودکان هستیم که با محکوم کردن این شیوه‌های ددمنشانه ,کودکان غیر فارس در ایران را از زیر این ضربه خارج کنند. ما تمام نیروهای بشر دوست و دمکرات را به همکاری در راستای محکوم یات و ترمز زدن به چنین پیشنهادهای فاشیستی و ضد بشری دعوت می‌کنیم.

۶ اوت ۲۰۱۹

اتحاد دمکراتیک آذربایجان-بیرلیک