بررسی گفتمانی جریان امنیتی -انحرافی مرتبط با نحوه اعتراض به خشکانیدن دریاچه اورمیه /ایاز سورگون
این نوشته برای عبور از کلاف سردرگم نحوه اعتراضات به خشکانیدن دریاچه اورمیه نوشته شده است۔ بازیگران اصلی این گفتمان امنیتی۔انحرافی کسانی هستند که میخواهند کلان و ماکرو بودن مساله را به سطح خرد و میکرو تقلیل دهند۔ این گروه سعی دارند مساله را تا جایی تقلیل دهند که سهم یک کشاورز گرسنه حاشیه دریاچه اورمیه را که در جریان تنازع برای بقا چاره ای جزاستفاده ویا سواستفاده از هرآبی ازجمله آب های زیرزمینی ندارد را با نهاد سیاست و نظام سیاسی حاکم بر مملکت یکسان بگیرند۔اکثریت مهره های اصلی این جریان مستقیم ویا غیرمستقیم و نادانسته بسته های اطلاعاتی دستگاه های امنیتی نظام جمهوری اسلامی را در حوزه عمومی و فضای مجازی تبلیغ میکنند تا فهم عمومی را نسبت ریشه اصلی مشکل که همان نظام سیاسی حاکم میباشد منحرف کنند و مهمترین حربه این گروه این هست که با توسل به ارتباط گیری با نظام جمهوری اسلامی جلوی هر نوع اعتراض عمومی و گسترده در سطح شهرهای آذربایجان را بگیرند۔ مثلا تحت شعار مبارزات بدون خشونت و مدنی حضور در خیابان را بشدت رد میکنند و درعوض مراجعه به دفتر نماینده، امام جمعه، استاندار و غیره را تحت لوای مبارزه مدنی به خورد مخاطب میدهند در حالیکه اگر این روش ها موثربود تاحالا جواب میداد۔ همچنین در امنیتی بودن هسته اصلی این جریان همین کفایت میکند که حضور درخیابان را تحت عنوان خشونت طلبی بشکل مطلق رد میکند درحالیکه حضور درخیابان و عرصه عمومی ستون فقرات مبارزات مدنی و جامعه مدنی میباشد و حضور درخیابان بدون اسلحه برای مطالبه هر حقی عین مبارزه مدنی هست و تاکنون هیچ فرد یا گروهی برای اعتراض به خشکانیدن دریاچه اورمیه اسلحه دستش نگرفته است۔ درنتیجه میتوان گفت که وظیفه اصلی این گروه تقلیل دادن و پوشاندن تقصیر نهاد سیاست در خشکانیدن دریاچه اورمیه میباشد که برای رسیدن به این هدف از هر ابزاری استفاده میکنند از جمله تقبیح حضور درخیابان و گرفتن انگشت اتهام به طرف مردم بجای دولت۔
نکته آخر: خاصیت ساختاری جمهوری اسلامی به گونه ای هست که نمیتواند بشکل خودخواسته و به روال معمول حکمرانی خود و از طریق مکانیزم های داخلی خود مشکل دریاچه اورمیه را حل کند و اصلا در مسیر حل مشکل هم نیست مگر اینکه شوک عظیم خارج از سیستمی همانند حضور گسترده مردم در سطح شهرهای آدربایجان و سایر نقاط (البته نه به شکل نوحه و روضه خوانی مقطعی در دریاچه که این هم نوعی افتادن به دام گفتمانی این گروه هست) شکل گیرد تا بتواند بر این فاجعه اثر بگذارد وگرنه با توفان توئیتری و هشتگ و سخنرانی کلاب هاوسی دریاچه اورمیه نهایتا خشک خواهد شد۔