بالا گرفتن تنش، افزايش خطر جنگ
فرصتی برای سرکوب مبارزات مردم ما عليه نظام جنایت کار و فاسد جمهوری اسلامی ایران
هفته گذشته، دولت ايالات متحده آمریکا در تداوم وتشدید تحریم ها و به دنبال تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران و با هدف فشار حداکثر به رژيم جمهوری اسلامی، صنایع آهن، فولاد، آلومینیم و مس را نیزبه لیست تحریم ها اضافه کرد. همچنين در روزهای اخیر، ناو هواپیما بر”آبراهام لینکلن” و بمب افکن های ”ب – 52” عازم خلیج فارس شدند. جمهوری اسلامی نیز از یک سو ارتباطات خود با گروه های شبه نظامی تحت حمایتش در منطقه را فعالتر کرده و گفتمان تهدید آمیزش بر علیه آمریکا را شدت بخشیده و هشدار داده است که در صورت لزوم به منافع این کشور در سرتاسر دنیا و بخصوص در منطقه، ضربه های جدی وارد خواهد کرد. اين تحریکات، خطر درگیری نظامی و بروز جنگ خانمانسوز در ایران و منطقه را افزایش داده است.
همزمان با اقدامات عملی تنش افزا، از يک طرف، سران و مسئولین نظامی و سیاسی دو کشور بر طبل جنگ و تحریکات متقابل می کوبند و زمینه ای فراهم می کنند که می تواند خواسته و یا ناخواسته در اثر جرقه ای، جنگ شعله ور شده، هزاران انسان بیگناه و کل منطقه را به کام مرگ و نیستی بکشاند و از طرف دیگر همدیگر را دعوت به مذاکره می کنند.
در روزهای اخیرهمچنین شاهد قدرت نمایی و شاخ و شانه کشیدن های برخی از مقامات سپاه و بسیج و تحریکات متقابل برخی دیگر از طرفداران تشدید تحریم و طرفدار جنگ افروزی توسط شخصیت های نظامی ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل نیز بوده ایم. انتصاب دریادار علی فدوی به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه با توجه به سابقه او (بازداشت ۱۰ ملوان آمریکایی در سال ۱۳۹۵) و محمد رضا نقدی به عنوان هماهنگ کننده سپاه پاسداران (با سابقه امنیتی و اطلاعاتی و رابطه خوبی که با فرماندهان حشد الشعبی دارد)، ازجانب خامنه ای را می توان نمونه دیگری از این قدرت نمایی ها تعبیر کرد. هر چند یکی از اصلی ترین دلایل این گزینش ها، می تواند هراس از شورش و اعتراضات مردمی و به نوعی اعلام آمادگی و تدارک برای سرکوب گسترده خیزش همگانی مردم باشد.
با توجه به تحریکات متقابل سران سیاسی نظامی دو کشور و نظرسنجی های گوناگون که نشان می دهند اکثریت مردم آمریکا موافق وارد شدن به یک جنگ دیگر و پرداخت هزینه های مالی و انسانی آن نیستند، بنظر میرسد که در وهله اول، ترامپ قصد دارد رژیم جمهوری اسلامی ايران را در موضعی کاملا ضعیف به پای میز مذاکره بکشاند واز آن به عنوان یک موفقیت در عرصه دیپلماسی خارجی استفاده انتخاباتی کند. رژیم ایران نیزعليرغم رجز خوانی ها، در پی راه و چاره ایست که با حفظ ”آبروی نداشته” و با لاپوشانی موقعیت بحرانی و ضعیفش، شرایط آمریکا را اندکی تعدیل نموده و با این کشور وارد مذاکره شود.
هر چند با این ارزیابی، در حال حاضر نمی توان ”قریب الوقوع بودن” جنگ و درگیری نظامی را نتيجه گيری نمود اما باید در نظر داشت که درشرایط فعلی، منطقه خاورمیانه و بویژه حوزه خلیج فارس شبیه به بشکه ای از باروت است که هر اتفاق کوچکی می تواند باعث انفجار آن شده و منجر به درگیری نظامی بین ایران وآمریکا و همچنین برخی از کشورهای منطقه (عربستان سعودی، امارات متحده، قطر، اسرائیل و….) شود. ضمنا باید توجه داشت که آمریکا گزینه”جنگ محدود” به عبارتی بمباران نقاط استراتژیک ایران، را برای به زانو در آوردن و تسلیم کردن رژیم (نه الزاما سرنگونی آن)، در نظر داشته و منتفی نمی داند. البته در این صورت، مهار ”جنگ محدود” و جلوگیری از گسترش و دامنه درگیریهای نظامی در منطقه بسیار دشوار به نظر می رسد.
در این فضای پرتنش، وضعیت ناهنجار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و مبارزات حق طلبانه مردم، اخبار وافکارعمومی در داخل و خارج، درسایه احتمال بروز درگیری نظامی و جنگ قرار گرفته اند. فاجعه سیل مرگبار و عواقب آن عملا به حاشیه رانده شده اند. رژیم جنایتکارجمهوری اسلامی با بهره گیری از این اوضاع نه تنها به دستگیری و زندانی کردن فعالین سیاسی مدنی همچنان ادامه می دهد بلکه جنبش های اعتراضی مردم در خطر سرکوب بیشتر قرارگرفته اند.
”ھمبستگی برای آزادی و برابری در ايران”، صف آرايی نظامی و وضعیت جنگی را بە سود مردم ایران و منطقە نمی داند و فکر میکند جنبشھای در حال اعتلای مردمی، بر اثر تشدید فشارھای پلیسی ناشی از جنگ، در تنگنای گسترده تری قرار گرفته و وادار بە عقب نشینی میشوند. ما همچنين ادامه و تشديد تحریم هايی که بار و فشار آن قبل از هرچيز بر دوش اقشار وسيعی از مردم سنگينی کند و نيز به ويژه درگیری نظامی و جنگ را قاطعانه محکوم کرده وضمن رد و افشای اقدامات سطله جویانه و مداخله گرانه خارجی، به ويژه آمريکا، با صدای بلند اعلام می کنیم که مسئولیت اصلی این اوضاع فرسایشی، بحرانی، پرتنش و خطرناک، در درجه اول متوجه رژیم جمهوری اسلامی حاکم برایران می باشد.
مداخله گری این رژيم در امور داخلی کشورهای همسایه، تشکیل، استفاده و پشتیبانی از گروه های نظامی و شبه نظامی به عنوان ابزار سرکوب و ترور در داخل و عملیات تروریستی در خارج از مرزهای ایران، از عوامل اصلی ایجاد این شرایط بحرانی و خطرناک برای مردمان ايران و منطقه هستند. ما ضمن اعلام مخالفت با هرگونه دخالت خارجی در امور مربوط به حق تعيين سرنوشت مردم ايران، عمیقا بر این باوریم که تنها راه برون رفت از بحران و تنش و سایر مصیبت هایی که مردم و جامعه ما طی ۴۰ سال متحمل آن شده اند، حرکت در جهت سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ايران با اتکا به نيروی توده ها می باشد.
نه به تنش، نه به جنگ
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
”ھمبستگی برای آزادی و برابری در ايران” *
2 خرداد 1398 – 23 مه 2019