ابراهیم ساوالان: طغرلهای فاتح دیروز، شکست خوردههای امروز
میگویند در برخی شهرها و روستاها عَلَم خاصی به نام توغ وجود دارد که روز عاشورا به حرکت درمیآید (جوشور) و توغ منطقه ما در روستای آلانبار بود که به بهانه وجود این توغ، نام آنجا را تحریف کرده، علمدار گذاشتند.
توغ پرچم ترکهای باستان بود که از موی دُم اسب درست شده و نوک چوبی یا فلزی آن با اشکال متفاوتی مزیین میشد که مشهورترین آنها نقش گرگ و نقش ماه بود. در شاهنامه فردوسی، توغ گرگ پیشاپیش قشون توران و توغ ماه در پس آن حرکت میکند:
یکی گرگ پیکر درفش از برش
به ابر اندر آورده زرّین سرش.
به پیش اندرون گرگ پیکر یکی
یکی ماه پیکر ز دور اندکی.
و شعر معروف «آتلانیب آتلارا آتلایا- آتلایا» نیز به توغ گرگ با عنوان «قوردباشلی توغ اللرده» اشاره دارد، ولی توغهای فعلی همگی نقش ماه دارند.
برخلاف بایداق، بایراق، پرچم و سایر انواع عَلَمها، توغ سمبل حکمرانی و نشان و آرم مخصوص خاقان ترک بود که به شکل طُغرا (توغراق) و به مفهوم مهر و نشان ویژه خاقان وارد زبان فارسی نیز شده است. هر قشون صد هزار نفری یک توغ داشت و به دارنده آن توغ و فرمانده آن لشگر صدهزار نفری، توغای میگفتند که برای همین توغای نامی پسرانه بمعنی سرلشگر و علمدار شده، از اسامی متواتر تاریخی و نام رئیس جمهور فعلی قزاقستان (قاسم توغای) است.
هر خاقانی توغی داشت و بنا به نوشته محمود کاشغری به خاقان بزرگ «دوققوز توغلوق خان» یعنی خان دارای نُه توغ میگفتند. توغ در وسط میدانی نصب میشد و هر اجتماعی برای گفتگو پای توق خود جمع میشد که بدانجا در فارسی پایِ توق یا پاتوق (دهخدا) گفته شده و ترکمنها هنوز به میدان وسیعی که درخت کهنسالی داشته باشد و مردم برای مشورت و هماهنگی پای آن جمع شوند، توقای میگویند.
به اسبی که علمدار در جنگ، رژه یا جشن بدان سوار میشد و بعد آن را به خاقان پس میداد، توغراق میگفتند و اعطای آن به یک فرمانده، نشان اعتماد خاقان به او بوده است. عناوین فرماندهان و درجههای نظامی مانند توغای، توغرول (طُغرل) و… نیز با توغ مرتبط بودند که در سریال «شبهای برره» عنوان نظامی طُغرل مسخره شده بود. زیرا علاوه بر توغ سلطانی، طوق بردگی و طوق بندگی نیز وجود داشت که بالای سر شکست خوردگان نصب میشد و طغرلهای فاتح ایران دیروز، شکست خوردههای امروزند.
نویسنده: ابراهیم ساوالان