تلویزیون ایران در تعطیلات عید مجبور میشود برنامههای شاد و طنز بیشتری نمایش دهد و این برنامهها، خواسته یا ناخواسته، همیشه توهین و تمسخر ترک، عرب، لر و غیره را به همراه دارد. این توهینها و تمسخرها باعث رنجش و خودآگاهی گروههای مسخره شده میشود و آنها را نسبت به پایمال شدن شان انسانی و هویت جمعی خودشان حساستر میکند. از این منظر تعطیلات عید، برای ملیتهای غیرفارس ایران خوب و مثمرثمر است. زیرا باعث شفاف شدن دیدگاه فرهنگ سازان این کشور در قبال هویت جمعی آنها شده و آنها را به پاسداری از داشتههای خودشان ترغیب میکند.
با این توصیف چرا مسئولان بدبین و تیزبین تدبیری در خصوص عدم تکرار چنین مواردی اتخاذ نمیکنند؟
برخی براین باورند که شوونیسم ایرانی چنان در وجود تک تک افراد این جامعه ریشه دوانده که خواسته و ناخواسته فحش، توهین و تمسخر دیگران چاشنی کلام همگان شده است. این شوونیسم درونی شده و نهادینه شده چنان همهگیر است که حتی افراد فرهیخته نیز گاهی ناخواسته عبارات توهین آمیز و تحقیرکنندهای در قبال غیرفارسهای ایران بکار میبرند؛ چه برسد به تهیه کنندگان و هنرپیشههای بیمایه صداو سیما.
برخی نیز براین باورند که تمسخر و توهین ملیتها به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی و سوق دادن آنها جهت پذیرش برتری گروه حاکم است و صدا و سیما آگاهانه از این متد برای تثبیت معیارها و ارزشهای خودش در افکار ملل تحت ستم بهره میبرد.
پیتر برگر؛ جامعه شناس و استاد سابق دانشگاه بوستون آمریکا بر این باور است که مسخره کردن چیز بیضرری مانند لهجه یک گروه ابزاری است تا بوسیله آن بتوان حس خود پست بینی را در میان افراد آن گروه نهادینه کرده و آنها را به پذیرش معیارها و ارزشها و زبان گروه حاکم وادار نمود. مالکوم ایکس؛ سخنران برجسته سیاهان آمریکا در سالهای ۱۹۶۰ میگوید: آنها به اندازهای موهای جعد ما را مسخره کردند تا مجبور شدیم موهایمان را صاف کنیم و این اولین قدم به طرف خود پست بینی در میان ما سیاهان بود. من گوشتم را سوزاندم تا مویم شبیه یک فرد سفیدپوست باشد سالها سختی کشیدم تا لهجهام مانند لهجه معیار سفیدپوستان زیبا به نظر بیاید. زیرا ریشخند این پیام را به ما داده بود که اگر خودتان را با معیارهای ما تطبیق ندهید جایی در این جامعه نخواهید داشت.
آیا توهین و تمسخر فرهنگها و زبانها از یک امر درونی شدهی ناخواسته به یک برنامه آگاهانه در جهت پایمال کردن شخصیت و هویت جمعی ملیتها ارتقا یافته است؟
نویسنده: ابراهیم ساوالان