ابراهیم ساوالان: ارامنه خانکندی از حالا ناله سر داده اند
مثل اینکه نشست سه جانبه پاشینیان، علییوف و رئیس شورای اتحادیه اروپا در بروکسل به نتایج مثبتی رسیده که این جمعیت برای مخالفت با آن نتیجه احتمالی (بازگشت خانکندی به آذربایجان) در میدان خانکندی جمع شدهاند.
میتوان مانند جمهوری اسلامی که هر تجمعی را به آمریکا ارتباط میدهد، اینها را پیاده نظام روسیه دانست. یا مانند اوپوزیسیون جمهوری اسلامی که هر اتفاقی را کار رژیم میداند، اینها را ابزار پاشینیان برای ابراز نگرانی ارامنه از بازگشت به آذربایجان دانست. یا مانند اصلاحطلب و اصولگرای ایرانی که هر اتفاقی را به طرف مقابل ربط میدهد، اینها را آدم حزب مخالف پاشینیان (کوچاریان)، برای سنگ اندازی و مشروعیت زدایی از پاشینیان دانست. حالت چهارمی وجود دارد که این افراد خودجوش و با اراده و تحلیل خودشان تجمع کردهاند.
در سه حالت اول، حتما روسیه، پاشینیان یا کوچاریان برای کشاندن این افراد به میدان دلایلی اقامه کردهاند که با عقل حسابگر یا احساسات غیرحسابگر این افراد منطبق شده، آنها را به میدان آورده و در حالت چهارم این افراد بر اساس دانستههایشان (که میتواند درست یا نادرست باشد) تحلیل کرده و دست به اقدام زدهاند.
ترساندن مردم از چیزی به نام دشمن و تکرار مدوام آن، ابزار استبداد برای ادامه حیات است و چون اکثرا استبدادها روابط سالمی با همسایههای برقرار نمیکنند، با مرور زمان همسایهها و دوستان نیز به دشمن تبدیل میشوند و ظهور همین دشمنان، مردم را متقاعد میکند که دشمن در کمین است. برای همین استبدادها از دشمن تراشی استقبال میکنند، زیرا دشمن و ترس مردم از آن، تضمینی برای حیاتشان باشد. همچنین مردمان استبدادزده روز به روز ترسوتر و ترسوتر شده، احساس عجز کرده، برای نجات از دست دشمنان پشت مرزهایشان، بیشتر به حکومتشان متوسل میشوند.
رامیز روشن جایی گفته بود که روز مرگ استالین پدرم تا صبح گریه کرد که نگهبان زن و فرزندمان در برابر آمریکا رفت و ممکن است صبح فردا آمریکا وارد خانه شود. افرادی بودند که حس میکردند در نبود بعضیها، داعش وارد خانههایشان شده، به زن و بچههایشان رحم نخواهد کرد. ذهن این افراد نیز با داستانهایی تخیلی از دشمنی آذربایجان با ارامنه مظلوم انباشته شده و چون حاکمانشان از هیچ تلاشی برای دشمن تراشی و دشمنسازی آذربایجان دریغ نکردهاند این دشمنی حالا باورپذیر شده و نگرانند که مبادا بیدولت و بیپناه، در برابر دولت قدرتمندی رها شوند و از حالا ناله سر میدهند.
نویسنده: ابراهیم ساوالان