آیا اولویت کنش گری برای ایران ، فقط سکولاریسم است؟/نگار
آیا اولویت کنش گری برای ایران ، فقط سکولاریسم است؟!
برای ورود به چالش مبحث اولویت اصلی دادن به سکولاریسم در کنش گری با موضع تقلیل اهمیت راهکارهای عملی دیگر در تقابل با استبداد در مبارزه کنش گرانه علیه سیستم مستبد حکومتی و یا علیه استبداد سیستماتیک نهادینه شده غیر حکومتی در ذهنیت جامعه ،، بد نیست ابتدا به دونکته مهم در نوع نگرش به انسان اشاره کنم:
همانطور که می دانیم، انسان موجودی است اجتماعی ،که بخش مهمی از اعمال و رفتار خودش را در بستر ارتباطات اجتماعی وگروهی می آموزد و به شخصیت خود شکل می دهد، همچنین ،انسان، به شکل کاملا طبیعی و ذاتی و تکاملی، منفعت طلب خودمحور است بنابراین به باور من توجه به دو نکته در کارکردهای ذهنی جامعه، حایز اهمیت است:
۱- نقش آموزش همه جانبه و مستمر
۲- وجود قوانین کارآمد مدنی با هدف ممانعت از رفتار و اعمال (طبیعی) منفعت طلبانه که به ضرر دیگران است
یادمان باشد که اساسا توسعه اجتماعی ،نه تنها امری فردی به شمار نمی اید که تمرکز صرف بر روی رشد فردی ، روش ناکارآمدی است که با انداختن تمامی بار مسیولیت بر دوش فرد، او را مسبب بدبختی ها و خوشبختی هایی می داند ، که در حقیقت خود فرد با به دنیا آمدن در خانواده ای خاص، محله ای خاص، اتنیکی خاص، مکان و زمانی خاص و در نهایت سیستمی خاص ، بخش عمده ای از فرصت ها و منابع رشدی او ، از قبل و توسط دیگران رقم خورده است.
به همین خاطر در نظام های غیر دمکراتیک و مستبدانه چند جانبه، عملا بسیاری از همین فرصت ها و امکانات برای مردمان مختلف از یک سیستم غیردموکراتیک، به طرق متفاوت از هم گرفته میشود، از همین رو بسیاری از نظریه پردازان جامعه شناختی توسعه، باور جدی دارند که مدرنیزاسیون و دمکراتیزاسیون (هردو اصطلاح با تاکید بر شیئ وارگی و فردی سازی امر توسعه) شیوه ای ناکارآمد و طاقت فرسا و به نوعی فریب عمومی است.
حال وظیفه کنش گران در جوامعی که دچار سیستم مستبدانه هستند برای کمک به جامعه در رهایی از استبداد چیست ؟!
از نظر نویسنده :
اولاً شناسایی همه جانبه رنج ها و ستمهایی که به تک تک اقشار جامعه در لایه های مختلف جنسیتی ، هویتی ، صنفی ، طبقاتی ، اتنیکی و فرهنگی و مذهبی وارد میشود
ثانیاً ، ریشه یابی همه جانبه آن ستمها و آسیب شناسی علت تداوم آن ستم می باشد
(با تأکید بر اینکه ، ریشه بسیاری از ستم ها از جمله ریشه ظهور و وجود حاکمیت مستبد و تمامیت خواه جمهوری اسلامی بر ملت،، در خود وجودی جمهوری اسلامی نیست، بلکه ریشه در ذهنیت استبداد زدگی ، دین زدگی و مردسالاری نهادینه شده در طی بیش از یک قرن دارد )
ثالثا ، اجتناب از الویت دادن در تقابل با ستمها با رویکرد پررنگ کردن یکی و تقلیل دیگری است،، که در پی آن اجتناب از شاخص قرار دادن تنها یک راهکار مثل سکولاریسم و در حاشیه قرار دادن راهکارهای دیگر که همگی در جهت استبداد زدایی هستند،،
بطور خلاصه ، ایجاد و فراهم کردن بستر تکثرگرایانه در کنش گری با هدف فعالیت همه راهکارها و رویکردهای متفاوت و گوناگون در جهت استبداد زدایی و تبعیض زدایی است.
رابعاً ، شناسایی و موضع گیری روشنگرانه فرهنگی و آموزشی در تقابل با تبعیت جمعی (confirmatory) جامعه از رویکردهای برتری طلبانه و برتری جویانه انسانهای جامعه که بر خلاف احقاق حقوق بشر باشد
حال در طرح بحث اولویت اصلی قرار دادن راهکار سکولاریسم باید عرض کنم ،
چون در یک سیستم مستبد چندجانبه ،، انسانها از ظلم و ستم متفاوت از انواع گوناگون رنج برده و در پی آن با حق طلبی های مختلف از انواع گوناگون از اقشار مختلف در جامعه مواجه میشویم و در این کارزار اگر هدف گذاری و برنامه و چشم انداز کنش گران دموکراسی خواه یک جامعه ، فقط در پی برآورده کردن نیاز و حق طلبی قشر خاصی از جامعه بوده باشد ،، مسلماً کارآمد نبوده و در گذر زمان با شکست در مقابل استبداد و بازتولید استبداد مواجه خواهد شد،،
لطفاً به پرسشهای زیر تأمل نماییم :
آیا دادخواهی های مالی و دلیل ستم اقتصادی وارده بر فرهنگیان و کارگران ، سکولاریسم است ؟!
آیا مشکل اساسی کارتن خوابها ، کلیه فروشها ،، کودکان کار و زنان بی سرپرست ، سکولاریسم است ؟!
آیا به نظر شما مسئله اصلی اولویت کولبر کورد ، سکولاریسم است ؟!
آیا به نظر شما مسئله اصلی اولویت سوخت بر بلوچ ، سکولاریسم است ؟!
آیا به نظر شما ، مسئله اساسی دختر بدون شناسنامه بلوچ که نه تنها امکان تحصیل، بلکه نیازهای اولیه زندگی برایش مهیا نیست، سکولاریسم است ؟!
آیا به نظر شما مشکل اساسی و اولویت حق طلبی مردمان خوزستان که از فقدان آب رنج میبرند و در قبال اعتراض به فقدان آب ، گلوله دریافت میکنند ، سکولاریسم است ؟!
آیا به نظر شما ، مسأله اساسی کودکان اتنیک ها که از حق تحصیل به زبان مادری محرومند و محکوم به زندگی با تبعات استبداد زبانی هستند، سکولاریسم است ؟!
نگار