آتش زیر خاکستر؛ اعتصاب سراسری کارگران شرکتهای نفت و گاز پتروشیمی ایران
موج اعتصاب در بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی در ایران که از روز شنبه ۱۱ مرداد شکل گرفته، پس از ۴ استان جنوبی حالا به پالایشگاه اصفهان و نیروگاه حرارتی تبریز هم رسیده است. این بزرگترین اعتصاب در شرکتها و مراکز زیرمجموعه وزارت نفت در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی است که در چهل سال اخیر گزارش شده است. بیش از ۱۰ هزار کارگر در شرکتهای اعتصابی مشغول به کار هستند. کارگران معترض خواستار تامین امنیت شغلی، لغو قراردادهای سفید امضا، پرداخت دستمزدهای معوقه و افزایش سطح دستمزد، بهبود امکانات خوابگاهی و بهداشتی و رد شدن لیست بیمه متناسب با حقوق هستند. کارگران میگویند که تا رسیدن به خواستههایشان به اعتصاب ادامه خواهند داد. بسیاری از کارگران معترض ماههاست که حقوق نگرفتهاند.
تا این لحظه خبر اعتصاب و اعتراض کارگران و کارکنان حداقل ۲۹ مجموعه پالایشگاهی در حوزه نفت و پتروشیمی و پیمانکاریهای حاضر در این مراکز منتشر شده است. یکی از کارگران معترض پارس جنوبی با اشاره به پیماننامههای میان پیمانکاران و کارفرما در مجتمع گاز پارس جنوبی میگوید: «اولین مطالبه ما پرداخت حقوق و مزایایی است که طبق این پیماننامهها باید به کارگر پرداخت شود؛ اما به دلایل نامشخص این پرداخت صورت نمیگیرد.» او دستمزد ماهیانه، اضافات سالیانه که در بخشنامه دولت و اداره کار به آن اشاره شده، حق تعمیرات سالیانه، پاداشها و سود حاصل از افزایش تولید محصولات گازی را از موارد ذکرشده در این پیماننامهها اعلام میکند.
او در پاسخ به این سوال که آیا این موارد در قرارداد پرسنل و کارفرما آمده میگوید: «بعضی از آیتمها در قرارداد نیست. ولی سالهای قبل به شکل عرفی به ما پرداخت شده. زرنگی کردهاند و در قراردادها متعهد نشدهاند. ولی در حال حاضر خواسته کلی کارگران فازهای مختلف اعتصابکننده یک نکته است. الان پرداخت نشدن حقوق ماههای گذشته برای ما اولویت است. در این وضعیت تاسفبار اقتصادی و گرانی نمیتوان بدون دریافت حقوق و در این گرمای طاقتسوز کار کرد.»
کارگر دیگری از طی کردن همه راههای قانونی پیگیری مطالبات معترضان خبر داد و گفت: «ما پیش از اینکه اعتصاب کنیم، به اداره کار و خدمات اشتغال منطقه ویژه پارس جنوبی مراجعه کردیم. از طریق نامه به مدیرعامل مجتمع گاز پارس جنوبی، با نماینده مردم در جنوب استان آقای شیخ موسی احمدی که عضو کمیسیون انرژی مجلس هم هست، صحبت کردیم. بارها از حراست فیزیکی منطقه ویژه پارس جنوبی خواستیم با کارفرمایان ما صحبت کنند تا حقوق، بیمه و سایر امتیازات معوق و پرداختنشده ما را پرداخت کنند. متاسفانه پاسخ مدیران هیچ بوده و نتیجهای برای ما کارگران نداشت.»
او پاسخ علنی مدیران به مطالبات عمومی را وعدهووعیدهایی میداند که هیچگاه عملی نشده و جواب پیگیریهای فردی را هم در تمام موارد سرکوب و تهدید و اخراج عنوان میکند: «بروید به محاکم شهرهای منطقه پارس جنوبی، اکثر پروندههای حقوقی دادگاههای منطقه از شکایتهای کارگرانی تشکیل شده که به اخراج یا تعلیق کارگر منجر شده است.»
آنها معتقدند با توجه به اینکه وجود سندیکا یا اتحادیههای کارگری، پیگیری مطالبات کارگران را میتواند تسهیل کند، موانع بسیاری بر سر راه تشکیل و راهاندازی آن در پارس جنوبی هست: «نهتنها اتحادیه یا سندیکای کارگری در کل منطقه وجود ندارد که حتا اداره کار و خدمات اشتغال منطقه ویژه و حراست فیزیکی منطقه که بهصورت مستقیم توسط اطلاعات سپاه اداره میشود، مخالف تشکیل آن هستند. بارها پیش آمده افرادی را که بهصورت قانونی پیگیر تشکیل اتحادیه یا سندیکای کارگری بودهاند از کار برکنار و بهطورکلی از فعالیت مجدد در این منطقه کنار گذاشته و اخراج کردهاند. نام آنها به لیست سیاهی رفته است که اجازه ورود یا فعالیت در این منطقه را ندارند.»
به گفته آنها حراست فیزیکی منطقه ویژه پارس جنوبی بهصورت امنیتی و تحت نظارت مستقیم اطلاعات سپاه تصمیمگیری کرده و در تصمیماتش مستقل از مدیریت مجتمع گاز پارس جنوبی عمل میکند: «هر فاز متشکل از چندین پالایشگاه کوچک و بزرگ است. کارگران این فازها نمیتوانند بدون مجوز حراست از یک پالایشگاه به پالایشگاه دیگر و یا از یک فاز به فاز دیگری بروند. همین مساله اتحاد کارگران را سخت کرده و طرح مطالبات هماهنگ میسر نشده. الان در برخی از فازهای پارس جنوبی جدا از مطالبه حقوق معوقه میخواهند تا پیمانکاریها برداشته شده و حقوقها افزایش پیدا کند.»
این کارگر حاضر در میان معترضان مشکل دیگر کارگران را قدرت مافیایی و زدوبندهای میان کارفرما- پیمانکاران میدانند که هر صدایی را که بهعنوان نماینده یا مطالبهگر حقوق کارگران بلند بشود در نطفه خفه میکنند: «بارها پیش آمده افرادی بهعنوان سخنگو و پیگیریکننده با هماهنگی اداره کار منطقه و حراست فیزیکی انتخاب شدند؛ اما به فاصله کوتاهی به بهانههای مختلف از کار برکنار شدند.»
کارگر دیگری میگوید: «هر بار با دخالت نهادهای انتظامی، امنیتی بدون تحقق مطالبات و وعدهها، صدایمان خاموش شد؛ اما این بار کارگران همه واحدها و شرکتها آمدهاند. این آتش زیر خاکستر بود حالا بهسرعت خاموش نمیشود.»
«پیمان شجیراتی»، فعال کارگری ساکن ترکیه درباره اعتراضات اخیر کارگران پتروشیمی و پالایشگاهها، با اشاره به ابعاد سیاسی اعتراضات کارگران حوزه نفت و موقعیت استراتژیک این صنعت به ایرانوایر میگوید: «این اعتراضات پس از سالها، به شکل بیسابقهای در حال گسترش است. روزانه بخشهای بیشتری از این حوزه در حال پیوستن به اعتصاب هستند. این انتظار وجود دارد که بخشهای بیشتری از صنایع نفتی و حتی صنایع دیگر هم به اعتراضات پیوند بخورد. نارضایتی کارگران در صنعت نفت موضوع تازهای نیست. سالهای متمادی کارگران در این صنعت با قراردادهای موقت یا سفید امضا و حتی بدون قرارداد مورد بهرهکشی فراوانی قرار گرفته و امروز این نارضایتیها به شکل یک بغض فروخفته سرباز زده و به حد انفجار رسیده است.»
به گفته این فعال کارگری مطالبات مطرحشده در این اعتراضات ساختاری کاملا صنفی دارد: «چیزهایی مثل برچیده شدن شرکتهای پیمانکاری، لغو قوانین بردهوار کاری، تبدیل وضعیت قراردادها، اعتراض به سطح نازل دستمزدها و اختلاف فاحش بین دستمزد کارگران قراردادی و رسمی، مطالبه مزایای مزدی و بسیاری خواسته و مطالبه دیگر، صنفی بودن این اعتراضات را تایید میکند؛ اما اگر این خواستههای بهحق پاسخ مناسب نگیرد، این امکان وجود دارد که جنبه صنفی آن به سمت جنبه سیاسی تغییر مسیر دهد یعنی وقتی کارگر ببیند خواستههایش بیپاسخ مانده، ممکن است شکل مبارزه خود را تغییر دهد و وارد فاز سیاسی شود.»
پیمان شجیراتی در پایان به شرایط اقتصادی و موضوع تحریمهای نفتی حکومت اشاره کرده و میگوید: «حکومت بدون تردید قادر به پاسخدهی به مطالبات کارگران نیست. امکان استفاده از ابزار سرکوب برای به عقب راندن این اعتراضات که در واقع به حد انفجار رسیده و روندی افزایشی هم به خود گرفته، بسیار زیاد است. فراموش نکنید! کارگران سالهاست در مقابل تبعیض، علیه بیحقوقی، دستمزدهای پایینتر از خط فقر، تورم و گرانی افسارگسیخته در حال اعتراض هستند و علیرغم سرکوب و بازداشت و زندان و اخراج از کار، عقبنشینی نکرده و همچنان دست به اعتراض و اعتصاب میبرند. امروز کارگران واحدهای مختلف با تجاربی که در طی سالهای گذشته کسب کردهاند به یک توازن قوا دست پیدا کرده و با قدرت و آگاهی به این درک رسیدهاند که راه خلاصی از وضعیت موجود همبستگی با سایر کارگران و پیوستن به اعتصابات عمومی و سراسری است.»