۲۷۰ کشته و ۶۰۰ زخمی هزینه نجات ۴ گروگان اسرائیلی در «موفق ترین» عملیات ارتش اسرائیل
در صبح روز شنبه، بازار نسیریات، مملو از جمعیت بود. میان این جمعیت، آسیه النمر، که به دنبال دارویی برای خواهرش بود، و انسام حرون، که میخواست لباسهای جدیدی برای دخترانش به مناسبت عید قربان پیدا کند، حضور داشتند.
به گزارش گاردین این بخش از غزه مرکزی، در آغاز سال، با ورود نیروهای اسرائیلی که خانه حرون را در یک حمله هوایی نابود کردند، تخلیه شده بود. اما از ماه مه، با فرار بیش از یک میلیون نفر به سمت شمال برای فرار از عملیات دیگری در رفح، دوباره پر از جمعیت شد.
حرون، ۲۹ ساله، که اکنون با عمویش زندگی میکند، گفت: “بازار نسیریات همیشه شلوغ است، اما اکنون بیش از همیشه به دلیل حضور بسیاری از آوارگان، شلوغتر شده است”. او در حال خرید لباس برای دخترانش بود که اولین حملات هوایی اسرائیل شروع شد و او تقریباً بدون فکر کردن به سمت آنها دوید.
در بیرون، صحنهای “مانند هول و هراس روز قیامت” برقرار بود. جمعیت وحشتزده تلاش میکردند از حمله فرار کنند. بالگردها و پهپادهای چهارملخه به زودی به حمله پیوستند و صدها نفر را کشتند و اجساد تکهتکه شده در خیابانها پراکنده شد.
او گفت: “همه فریاد میزدند، وحشتزده بودند، خیابانی که من در آن بودم فقط ۵۰ متر طول داشت، اما مملو از صدها نفر بود که همگی در حال دویدن بودند. زنی در کنار من از ترس بیهوش شد و من دیدم که فروشندگان کالاهای خود را رها کرده و فرار میکنند.”
النمر، مهندس نرمافزار ۳۷ سالهای که اصالتاً از شمال غزه است، در میان جمعیتی بود که تلاش میکردند فرار کنند.
او گفت: “من در کنار دیگر زنان در حال دویدن بودم. ما وحشتزده بودیم”، آنها از کنار کلینیکها و مدارس که زمانی ممکن بود به عنوان پناهگاه مورد استفاده قرار گیرند، اما اکنون به دلیل حملات اسرائیل به هر مجموعه ای، امن نیستند، گذشتند.
اما هنگامی که یک بالگرد در مقابلشان ظاهر شد و شروع به شلیک به مردم توی خیابان کرد و یک پهپاد چهارملخه به حمله پیوست، جمعیت دیوانه شد. او در یک خانه نزدیک پناه گرفت و زنی را که دچار حمله عصبی شده بود با خود داخل همان خانه کشاند.
آنها ساعاتی بعد متوجه شدند که این حمله شدید برای حمایت از نیروهای ویژه اسرائیل در یک ماموریت برای نجات چهار گروگان که در آپارتمانهای نزدیک بازار نگهداری میشدند، انجام شده است. وزارت بهداشت غزه اعلام کرد که در این حمله بیش از ۲۷۰ فلسطینی کشته و بیش از ۶۰۰ نفر زخمی شدند.
گزارش ینت نیوز آنلاین اسرائیل، با استناد به رسانههای سعودی می گوید: نیروهای ویژه اسرائیل در یک کامیون مملو از مبلمان، خود را به شکل فلسطینیهای آواره از رفح در آورده و به نسیریات مرکزی رسیدند.
رائد توفیق ابویوسف، همان طور که در بیمارستان مراقب پسرش که در این حمله به شدت زخمی شده است، بود گفت: “پسرعموی من دید که تیم اسرائیلی سوار بر یک کامیون و یک ماشین رسیدند. برخی از مردان از کامیون پیاده شدند، به افرادی که جلوی خانه بودند، خوشامد گفتند و سپس وارد خانه شدند و همه را کشتند.”
بمباران کمی بعد شروع شد. ارتش اسرائیل اعلام کرد نیروهایش در حین یک عملیات پیچیده تحت حمله قرار گرفتند و “کمتر از ۱۰۰ نفر کشته شدند”. سخنگویی اعلام کرد که او نمیداند چند نفر از آنها غیرنظامی بودند.
اکثر کشتهشدگان و زخمیها به بیمارستان اقصی در نزدیکی محل منتقل شدند، جایی که علی ابراهیم طویل، ۳۱ ساله، پیش از جنگ در بخش قلب فعالیت میکرد، اما اکنون عمدتاً به عنوان پزشک اورژانس سعی در درمان زخمیهای بی پایان جنگ با حداقل وسایل دارد.
او گفت: حتی با توجه به این استانداردها، صحنههای روز شنبه فاجعهبار بودند. “این منظرهای بسیار دشوار بود، زخمیهایی می آوردند که از همه سنین بودند: کودکان، زنان، مردان، افراد مسن با انواع جراحات.”
“بسیاری روی زمین خوابیده بودند، تختها در حیاط، در یک چادر بزرگ، قرار داده شده بودند، به معنای واقعی کلمه هر مکانی در بیمارستان پر از زخمیها، مردگان یا بستگان آنها بود. اتاق اورژانس آنقدر پر بود که نمیتوانستی از تعداد زیاد مردم بدنت را تکان بدهی.”
بمبارانها تا حدی برای حفاظت از گروگانها و نیروهای اسرائیلی انجام شد و حملات زمانی شدت گرفت که خودروی نجات حامل سه گروگان مرد، زیر آتش سنگین قرار گرفت.
گزارش ینت نیوز آنلاین می گوید: نیروی هوایی و ناوگان دریایی از ساحل، حمله کردند و صدها نیروی اسرائیلی به صورت پیاده و با خودروهای زرهی و تانک وارد اردوگاه شدند.
“نیروهای کمکی و نیروی هوایی توانستند صحنه مرکزی نبرد را جدا کنند و در نتیجه یک مسیر امن برای فرار نیروها با سه گروگان فراهم کردند”. آنها به سمت غرب به ساحلی نزدیک یک اسکله جدید آمریکایی که برای تحویل کمکها به غزه ساخته شده برده شدند و از آنجا با بالگرد به اسرائیل منتقل شدند.
حملات ویرانگری که مسیر آزادسازی گروگانها را فراهم کردند، تا حدی از طریق کسانی که به دنبال درمان در بیمارستان اقصی بودند، مشاهده شد.
غزال الغسین، ۱۶ ساله، با خانوادهاش در یک اردوگاه با شالودههای آهنی در الحسینه، غرب نسیریات نشسته بود که بمباران شروع شد.
عمه او ایمان ابو راس که او را به بیمارستان آورده گفت: یک موشک در کنار آنها فرود آمد و یک برادرش را کشت و پدر، مادر و برادر دیگرش را زخمی کرد، الغسین در اثر ترکشی که به سرش برخورد کرده بود، دچار خونریزی مغزی شده و دست و پایش فلج شده است.
ابو راس گفت: “هیچکس به آنها کمک نکرد. او پدر زخمیاش، مادر و برادر زخمیاش را روی یک تشک از خطر دور کرد، اما سپس خودش بیهوش شد”، “منطقه محاصره شده بود و آمبولانس تنها پس از مدت طولانی توانست بیاید و آنها را به بیمارستان برساند.”
ابویوسف، ۴۲ ساله، گفت حتی زندگی در جوار بیمارستان هم خانوادهاش را از یک حمله هوایی که دقیقاً کنار خانهشان صورت گرفت، محافظت نکرد. او سه فرزند دیگرش را در اوایل جنگ از دست داده بود و پزشکان گفتند که آخرین پسرش شانس کمی برای زنده ماندن دارد.
“همه خانواده من و خانواده برادرانم یا کشته شدند یا زخمی. سه تا از خواهرزادههایم تا کنون مردهاند؛ خواهرم هنوز برای زندگی میجنگد”.
او گفت: “خانهام نزدیک بیمارستان العوده است، اگرچه صدها متر از ساختمانی که آنها هدف قرار دادند، دور است، اما در آن منطقه حملات هوایی و انواع حملات برای پوشش عملیات جنایتکارانه آنها صورت گرفت.”
Akhbar rooz