روز تاریخی برای فلسطین: ایرلند، نروژ و اسپانیا دولت فلسطین را به رسمیت شناختند آیا بایدن تمکین میکند ؟
خبر و تحلیل:
سه کشور مهم اتحادیه اروپا و بخشی از تمدن غرب، در یک اقدام مهم دولت فلسطین را به عنوان یک دولت مستقل مورد شناسایی قرار دادند. دولت فلسطین به عنوان یک حکومت مستقل در سال ۱۹۸۸ اعلان موجودیت کرد اما تنها توسط ۷۵ کشور جهان مورد شناسایی قرار گرفت. این دولت شامل بخش شرقی بیت المقدس، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن میباشد و امروز تعداد کشورهایی که دولت فلسطین را به رسمیت شناختهاند به عدد ۱۴۳ از ۱۹۳ عضو سازمان ملل رسید. این عدد به لحاظ آماری بسیار مهم است چرا که بیش از دو سوم کشورهای عضو سازمان ملل متحد و به صورت آماری دقیقتر نزدیک به ۷۱ این کشورها فلسطین را به رسمیت شناختهاند.
در این راستا، از آنجایی که رای گیری در مجمع عمومی سازمان ملل متحد همواره با شرط دو سوم آرا شناخته میشود این ارقام اهمیت خود را نشان میدهد. شایان ذکر است که شناسایی رسمی فلسطین به عنوان ۱۹۴مین دولت از سوی آمریکا وتو شده بود.
اما آنچه که این اعداد و ارقام را معنادارتر میکند نقشه شناسایی فلسطین است. عمده کشورهای آسیایی و اروپایی و همچنین آمریکای لاتین، فلسطین را به رسمیت شناختهاند و کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا مهمترین کشورها در عدم شناسایی رسمی هستند. اقدام ایرلند، نروژ و اسپانیا گامی مهم تلقی میشود چرا که این شناسایی برای اولین بار وارد نقشه کشورهای اروپایی و تمدن غرب شده است. گفته میشود کشور سوئد نیز خود را برای ین اقدام آماده میکند و کشورهای فرانسه و انگلیس نیز در حال بررسی ابعاد مسئله هستند، هرچند که فرانسه با لحنی مملو از “اما و اگر”به ماجرا مینگرد و موضع بریتانیا نیز در هالهای از ابهام است.
میتوان گفت که وقایع پس از هفت اکتبر ۲۰۲۳ و استفاده نامتقارن اسرائیل از قدرت نظامی علیه فلسطینیان و اشغال بخش شمالی نوار غزه مهمترین عامل در این رابطه میباشد و در سطح افکار عمومی جهان نیز بازتابهای گستردهای داشته است. هم اکنون هزاران استاد و دانشجوی آمریکایی در دانشگاههای آمریکا به دلیل اعتراض به حمایت آمریکا از اشغال فلسطین در بازداشت به سر میبرند و این تحرک سیاسی در حال تبدیل به یک جنبش در آمریکا میباشد. شایان ذکر است که علی رغم حمایت همه جانبه آمریکا از اسرائیل، دولت بایدن عمیقاً نگران تحولات منطقه است و به صورت پیدا و پنهان مخالفت خود با اقدامات نتانیاهو را اعلام میکند. برخی ناظران نزدیک به کاخ سفید بر این باورند که مخالفت آمریکا با نتانیاهو به سطح انزجار رسیده است و کابینه بایدن آنچه که در منطقه میگذرد را نه یک خواست سیاسی برای آمریکا و حتی اسرائیل بلکه مطامع شخصی نتانیاهو و قشر افراطی کابینه او میبیند.
در این راستا آمریکا خود را از دو ناحیه تحت فشار میبیند
الف: اعتراض به تحولات خونین منطقه ابعاد جهانی گرفته و افکار عمومی جهان به نوعی آمریکا را شریک جرم تلقی میکند، امری که باعث آسیب جدی به حیثیت بین المللی آمریکا خواهد شد. این موج به اروپا یعنی خواستگاه تمدنی آمریکا نیز رسیده است.
ب: از سوی دیگر و مرتبط با این امر، کشورها و افکار عمومی جهانی بیشتر به سمت بلوک رقیب آمریکا یعنی محور روسیه و چین سوق داده خواهد شد، چنین امری برای آمریکا بیش از حد مهم و حیاتی میباشد و آثار و تبعات آن برای این کشور زیانبار خواهد بود. آمریکا همواره در تلاش بوده است تا خود را به عنوان ناظر و ناظم امنیت جهانی معرفی کند، اما این امر با محدودیتهای بسیاری روبرو بوده است. در جنگ اوکراین نیز آمریکا نتوانسته است به خواستههای خود برسد. روسیه پیش از گذشته کشورهای مهمی مانند چین و ترکیه را در کنار خود میبیند و در اتفاقی نادر و جالب پاکستان نیز علام کرده است که همکاریهای نظامی خود را با روسیه ( علیرغم مخالفت آمریکا) افزایش خواهد داد. تقویت چنین بلوکهایی مطمئناً هژمونی جهانی آمریکا را به صورت جدی به چالش خواهد کشید و دولت بایدن به ناچار میبایست در پی ترمیم وجهه خود و آمریکا باشد.
مطالعات اوراسیا-خاورمیانه
این کانال به مطالعه، خبررسانی و تحلیل حوضه اوراسیا و خاورمیانه می پردازد