دکتر محمدحسین یحیایی ; این بار تاراج بورس کلید خورده استَ
یکی از ویژگی های جمهوری اسلامی و رژیم ولایت در همه دوران این بوده است که خود را پر رمز و راز نشان دهد، بازی های ساده سیاسی و اقتصادی را پیچیده کند و زمینه دزدی های جدید را فراهم آورد، تا عملکرد پیشین ( فساد گسترده، مالباختگی توده های مردم، رشد منفی اقتصاد، ورشکستگی بانک ها و موسسات مالی، افزایش سود بری رانتیر های اطلاعاتی و… ) در ناتوانی و مدیریت جامعه به فراموشی سپرده شود.
روحانی که خود را حقوقدان و دولت خود را « دولت اعتدال و امید » نام نهاده بود به دفعات تیم اقتصادی خود را عوض کرد و در نهایت خود وارد میدان شد تا با دروغپردازی های « گوبلز »، ( وزیر اطلاعات هیتلر ) گونه به فریب مردم ساده لوح ادامه دهد که آخرین نمایش آن در بازار بورس به اجرا درآمد.روحانی که بعلت گسترش ویروس کشنده کرونا نشست روزانه با وزیران و مقامات امنیتی و نظامی کشور دارد به تبلیغ رژیم و کارآیی آن می پردازد و به دفعات تکرار می کند: چکار کنیم که همه بازار های بورس در جهان ریزش دارند، ولی بازار بورس ما بالا می رود! اگر ناراحتند گوش نکنند، اقتصاد همه دنیا در حال پس روی و سقوط است و ما پیشرفت می کنیم!! البته این گفتار که نشانه های فریب در آن به چشم می خورد با واقعیت اقتصاد همخوانی و همسویی ندارد، زیرا پراکنده گویی در گفتار روحانی عمق فاجعه را نشان می دهد، روحانی برای دلجویی از بیکاران می گوید: نباید به خاطر از دست دادن شغل دچار اندوه شویم و در جای دیگر ( ایلام ) می گوید: روند ثبت نام دریافت کنندگان بیمه بیکاری متوقف شده و حتی برخی از آنها ( بیکاران ) اعلام کردند که از ثبت نام خارج شده، بدنبال شغل خود می روند، البته این هم نشانه پریشان گویی یک سیاستمدار درمانده و امنیتی است که از خشم مردم نگران و وحشت زده است ، وگرنه اقتصادی که در رکود به سر می برد و با رشد منفی هزاران شغل و مراکز تولیدی به تعطیلی کشانده می شوند، سیل بیکاران در کجا مشغول می شوند؟، واقعیت این است که اقتصاد کشور رو به نابودی و زوال است، رکود فراگیر، تورم و بیکاری گسترده، کسری بودجه و فساد و هزاران درد مزمن و پنهان دیگر اقتصاد را زمینگیر کرده، که گاهی نهاد ها و افراد وابسته به رژیم هم آن را بر زبان می آورند، مرکز پژوهش های مجلس در آخرین گزارش خود می نویسد: رکود و بی اعتمادی به آینده همچنان ادامه دارد و سه سناریو برای سال 1399 پیش بینی می شود، اگر رشد منفی 11 درصد باشد 6 و نیم میلیون بیکار خواهند بود، اگر این رشد منفی به 6 و 8 دهم باشد بیکاری به 3 میلیون و در کمتر از آن بیکاری در همین حدود ها خواهد بود که با افزایش بیکاری فقر و گرسنگی به سرعت افزایش خواهد یافت، از آن رو شگفت انگیز است که روحانی با دروغپردازی و فریب خود وارد صحنه شده سخن از پیشرفت، رشد بورس و بازار سرمایه به میان می آورد، روحانی می گوید: دولت می خواهد سهام خود را در بانک های ملت، صادرات، تجارت و بیمه های البرز و اتکایی امین را با 20 درصد تخفیف بفروشد و همزمان با آن دارایی های منقول و غیر منقول خود را مانند پالایشگاه ها، حوزه های فلزات و خودروسازی را تا 30 درصد تخفیف واگذار کند ( فروش اموال دولتی در بودجه امسال 49 هزار و 500 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است ) اغلب این بانک ها که دولت در نظر گرفته واگذار کند ضرر ده و یا ورشکسته اند ( بانک تجارت 11 هزار میلیارد و بانک صادرات 8 و نیم هزار میلیارد ضرر در ترازنامه خود دارند )
بورس اوراق بهادار تهران تاریخ دیرینه ای دارد، نخست در سال 1315 تعدادی کارشناس بورس از بلزیک دعوت شدند تا آن را راه اندازی کنند ولی موفقیتی بدست نیآوردند و تا دهه 40 خورشیدی راه اندازی بورس راکد ماند و بار دیگر در سال 1341 اقدام شد و گروهی از بلژیک آمدند و بورس اوراق بهادار را سامان دادند، مقدمات قانونی آن در سال 1345 فراهم آمد و بعد از تصویب مجلس شورای ملی برای اجرا به دولت ابلاغ شد و وزارت اقتصاد هم اجرای آن را به بانک مرکزی محول کرد، در نخستین اقدام سهام بانک توسعه صنعتی در بورس قرار گرفت. تا سال 1357 بیش از 142 شرکت با بیش از 308 میلیارد ریال فعالیت خود را در بورس سهام پیش بردند که موفقیت چشمگیری به حساب نمی امد زیرا از یک سو آگاهی و اطلاعات کافی در دسترس سرمایه گذار نبود و از سوی دیگر فرهنگ سوداگری، سودآوری کوتاه مدت و حوزه های پردرآمد ساخت و ساز در شهر های رو به توسعه مانع از سرمایه گذاری بلند مدت در بورس سهام و تولیدات صنعتی و کشاورزی بود.
با انقلاب 1357 که همراه با مصادره شرکت های بزرگ و سردرگمی در اقتصاد بود عملا سازمان بورس و اوراق بهادار به تعطیلی کشانده شد و تا پایان جنگ ویرانگر بین ایران و عراق ادامه یافت. با دوران سازندگی بار دیگر قعالیت بورس مطرح شد و اساسنامه آن مورد بازبینی قرار گرفت و در دولت اصلاحات ( دولت خاتمی ) سامان بیشتری گرفت و با گذر زمان 4 نوع بورس اوراق بهادار شکل گرفت.
1_ بورس تهران که در آن سهام شرکت ها با نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار سهام خود را عرضه می کنند،
2_ فرا بورس که در آن شرکت هایی قرار دارند که از سوی بورس و اوراق بهادار پذیرفته نشدند ولی فعالیت می کنند.
3_ بورس کالا های ایرانی که در آن محصولات پتروشیمی، فلزات، محصولات کشاورزی و… با سهام خود فعالیت می کنند.
4_ بورس انرزی که در ان سهام حامل های انرژی، برق و… معامله می شوند.
شرایط پذیرش در بورس، ثبت شرکت سهامی عام با 20 درصد سهام شناور، دارای شخصیت حقوقی، حداقل چند سال فعالیت، سود آور با چشم انداز روشن که حسابرسی سالانه داشته باشد، دعوای حقوقی نداشته و اعضای هیئت مدیره هم سابقه محکومیت کیفری نداشته باشند، همراه با آن اساسنامه سازمان بورس و اوراق بهادار را بپذیرند و اجرا کنند
افرادی که بخواهند در بورس فعالیت کنند نیازمند « کد ورودی » به بورس هستند که در یک هفته اخیر بیش از 11 میلیون کد صادر شده و 1500 میلیارد تومان پول تازه وارد بازار بورس شده است و همچنان صف های طولانی برای دریافت کد هر روز شکل می گیرد تا افراد متقاضی فعالیت در بورس آن را به دست آورند، حال پرسش این است، چه عواملی باعث شده است که توده های مردم که آگاهی و اطلاعات کافی از بورس و فعالیت آن ندارند جذب آن شده اند؟ ( رونق اقتصادی، رشد صنعتی، ثبات سیاسی، سود آوری دراز مدت، افزایش درآمد های نفتی، صادرات روز افزون کالاهای صنعتی و کشاورزی و… ) به نظر می رسد دولت تدبیر و امید سودای دیگری در سر دارد، حجم نقدینگی ( چاپ اسکناس بدون پشتوانه تولیدی ) از 2300 هزار میلیارد تومان گذشته است، یعنی در شرایطی که رشد اقتصادی منفی است، حجم نقدینگی با بیشتر از 28 درصد رشد می کند، دولت نیازمند جمع آوری پول های سرگردان در بازار است، با کاهش بهره بانکی تا 15 الی 12 درصد و دزدی موسسات مالی، سپرده گذاری در آنها به شدت و سرعت کاهش یافت، جذب این همه پول در بازار مسکن که راکد است امکان پذیر نیود ، شرایط در بازار ارز هم بگونه ای ( امنیتی ) است که امکان فعالیت در آن محدود شده است، بنابرین از مدت ها پیش تیم اقتصادی دولت به رهبری روحانی و با همکاری صدا و سیما تلاش خود را برای جذب این سرمایه های سرگردان آغاز کردند و تبلیغات وسیع و گسترده ای راه انداختند تا سهام شرکت های ضرر ده را سود آور نشان دهند، در این میان خامنه ای هم به یاری آنها آمد و با فرمانی، خرید و فروش سهام عدالت را آزاد اعلام کرد تا بازار سهام رونق بیشتری بگیرد ( از 49 میلیون نفر که سهام عدالت را دارند، 35 میلیون سهم 480 تا 530 هزار تومانی دارند و بقیه سهم یک میلیون تومانی که امروز تا 14 برابر افزایش یافته )، سهام فولاد مبارکه، پتروشیمی های خلیج فارس و پارس، مس ایران، نفت و گازو… تامین توسعه معادن و صنایع گل گهر هم به رونق بیتشر بازار بورس انجامید..
رشد غیر طبیعی و حباب گونه بازار بورس و سهام از نیمه دوم سال 1398 آغاز شده بود که با آغاز فعالیت های آن در 5 فروردین سال 1399 شاخص کل از 508 هزار واحد گذشت و با افزایش سرسام آور امروز 21 اردیبهشت ( 10 ماه مه ) از مرز یک میلیون فراتر رفته به یک میلیون و 48 هزار واحد رسید که با آغاز خرید و فروش سهام عدالت میلیون ها نفر با گرفتن کد بورس وارد این بازار سرگیجه گرفته و متشنج خواهند شد، به نظر می رسد پایان داستان به خسران، دغدغه و اضطراب ختم خواهد شد، کارشناسان اقتصادی و برخی از نمایندگان مجلس با هشدار به مردم از مداخله دولت سخن می گویند، آنها بر این باورند که در ترازنامه شرکت ها دستکاری و مداخله شده و برای فریب مردم بجای ضرر که واقعی است، سود نشان داده شده، تا ارزش سهام آنها با قیمت غیر واقعی به فروش برسد، قیمت هر سهم با سود آن تقسیم بر نرخ سود در بازار سنجیده می شود، هدایت اله خادمی نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمسیون انرژی می گوید: یکی از پالایشگاه ها قرار است در فرابورس واگذار شود، در ترازنامه آن دست برده شده، که بالاترین سطح فساد اقتصادی است، فساد در بورس اوراق بهادار باعث شده در مدت کوتاهی چندین مدیر آن تغییر کنند و از فروردین ماه امسال (99 ) مدیریت آن به حسن قالیباف سپرده شده است.روزنامه دنیای اقتصاد در ارزیابی سازمان بورس اوراق بهادار می نویسد که در آستانه خلق شتر- گاو- پلنگهای جدیدی هستیم که جز افزایش فساد و ناکارآیی نتیجه دیگری نخواهد داشت و روزنامه جهان صنعت هم به چگونگی واگذاری ها می پردازد و می نویسد: سبک و سیاق دولت در واگذاریهای اخیر بگونه ای است که بتواند کسری بودجه اش را با فروش سهام شرکت های دولتی با حفظ مدیریت خود تامین کند. بنابرین نمایش و بازی دیگری درصحنه است و این بار تاراج بورس کلید خورده است ولی نتیجه بازی بازیگران را هم خوشحال و خشنود نخواهد کرد….