جعفر افشارنیا: رضا پهلوی و معمای حس خود رهبر پنداری
شاهزاده که تنها افتخارش فقط انتساب نسبی به شاه سابق ایران است نه کاریزمای رهبری دارد و نه سواد سیاسی و نه کمترین تجربه کاری و سیاسی و اداری حتی در حد مدیریت یک کلاس درس و کارگاه کوچک .
در دانشگاهی که با پول غصبی پدرش راه اندازی شده بود تحصیل کرد و بعد از آن از محل اموال غارت شده مردم ایران به زندگی اشرافی پرداخت و هر از چند گاهی در مدیای فارس زبان خودی نشان داد و داعیه رهبری مردم ایران داشت . معما این است که هدف آمریکا و انگلیس و عربستان در بولد کردن این مثلا مخالف حکومت فعلی در رسانه های تحت اختیارشان از جمله بی بی سی و صدای آمریکا و ایران اینترنشنال چیست ؟ شاید مرور زمان قصه را روشن تر بکند ولی این ابهام همچنان باقی است که چرا به جای گذار به دموکراسی واقعی ،واپسگرایی و تعویض دیکتاتورها در برنامه قرار گرفته است ؟
وقتی رضا پهلوی شاهزاده را با پدر و پدر بزرگش قیاس کنیم ایشان کمترین بهره ای از عقل و درایت و سیاست دانی و کارایی ندارد پدرش از بیست سالگی به قدرت رسید و بحرانهای بعد جنگ جهانی دوم و ملی شدن صنعت نفت و دنیای دو قطبی ایام جنگ سرد ازش نیمچه رهبری ساخته بود ولی بیعرضگی اش همچنان پابرجا بود در عکس بعدی به کتاب خودش استناد کرده ام که هفته ها بود ژنرال هایزر آمریکایی در ایران بود و شاهنشاه قدر قدرت و شاخ خاورمیانه اطلاعی نداشت و پس از کسب اطلاع نیز درخواست ملاقات داد که قبول نمیشد اوج حقارت اینجاست که موفق به دیدار ژنرال هایزر و سفیر آمریکا شد و از آنها تقاضای مهلت برای انجام اصلاحات نمود ولی آنها فقط پیگیر زمان خروج ایشان از کشور بودند . حال این پدر و پسر را قیاس کنید .
معمای دیگر این است که حکومت فعلی با این همه سابقه طولانی در حذف مخالفان چرا به فکر حذف فیزیکی این خطر بالقوه نیست ؟ به نظر میرسد که حکومت از میزان استعداد سیاسی شاهزاده خبر دارد و میداند که توان لازم برای رهبری جریان سیاسی مخالف ندارد و تقریبا کبریت بیخطر است و دیگر اینکه با به صحنه آمدن شاهزاده و قشر نژادپرست و پان فارس اطرافش تمام اقلیتهای غیر فارس راه خود را از مرکزگرایان جدا می کنند و هیچ ترک و عرب و کرد و بلوچ و ترکمنی دنباله رو وارث جنایتکاران پهلوی نمی شود و در این صورت جناح سلطنت طلب بدون همراهی اقوام وملل غیر فارس عرضه تغییر بنیادین نداشته و احتمال وقوع انقلاب به صفر میرسد و جمهوری اسلامی نیز با اشراف کامل به این مهم مزاحمتی برای فعالیت شاهزاده و طیف ایرانشهری و سلطنت طلب ایجاد نمی کند.
نویسنده: جعفر افشارنیا